نيت من در لحظه رسيدن قلم به کاغذ تو نبودي
جشنواره بود
حالا خجلم از خدا
ازتو واز خودم
که چه حقيرم
که چه طور فراموشت کرده ام آقا!
با خود ميگويم:اگر روح اعمال اين دنيا براي تو بود تا حال مي آمدي
حال براي خودت(تنها وجود مبارک خودت )مي گويم
بگذار هيچ کس نخواند
تو بخوان
((اين جا همه مي گويند :باران که مي بارد تو مي آيي))
عمريست باران مي بارد پس چرا نمي آيي؟